معنی جام جمشید
فرهنگ فارسی هوشیار
حل جدول
جم
جام جهان نمای جمشید
جام جم
جام معروف، جام جهان نما، جام جمشید
جم
جام جم
جام جهان نمای جمشید
جمشید
فرزند طهمورث
ترکی به فارسی
شیشه، جام
فرهنگ عمید
ظرفی از طلا، نقره، آبگینه، یا مانند آن که با آن شراب مینوشند، پیاله، ساغر، گیلاس،
کاسه،
٣. (تصوف) دل عارف که مالامال بادۀ معرفت است،
(تصوف) عالم وجود: ساقی به نور باده برافروز جام ما / مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما ـ ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم / ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما (حافظ: ۳۸)،
قطعۀ بزرگ شیشه به اندازۀ معیّن که در کارخانه ریخته شده و هنوز آن را نبریده باشند،
آینه و شیشههای رنگی یا ساده که به در و پنجره نصب میکنند: نی درش معمور و نی سقف و نه بام/ نه در آن بهر ضیائی هیچ جام (مولوی: لغتنامه: جام)، طاقتم نیست ز هر بیخبری سنگ ملامت / که تو در سینهٴ سعدی چو چراغ از پس جامی (سعدی۲: ۵۸۸)،
٧. [قدیمی، مجاز] شراب،
٨. (زیستشناسی) مجموعۀ گلبرگهای بهکاسهپیوستۀ گل که ممکن است بههمپیوسته (مانندِ اطلسی) یا جدا از یکدیگر (مانندِ شقایق) باشد،
* جام جم: [قدیمی]
بنا بر داستانهای ایرانی، جامی که جمشید پادشاه پیشدادی داشته و نقشۀ جهان در آن نقش بوده یا همۀ جهان را در آن میدیده. در شاهنامۀ فردوسی این جام به کیخسرو نسبت داده شده و جامی بوده که صُوَر نجومی و هفت کشور بر آن نقش بوده و خاصیت عجیب و اسرارآمیز داشته که هرچه را میخواسته در آن میدیده، جام جمشید، جام جهاننما، جام جهانبین، جام جهانآرا، جام گیتینما، جام کیخسرو،
[مجاز] پیالۀ شراب،
* جام جهاننما: [قدیمی] = جامجم
* جام گیتینما: [قدیمی] = جامجم
* جام فرعونی: [قدیمی، مجاز] جام بسیار بزرگ پر از باده: ساعتی گویی به ساقی جام فرعونی بده / لحظهای گویی به مطرب صوت موسیقی بیار (امیرمعزی: ۲۳۵)،
* جام کشیدن: (مصدر لازم) [قدیمی، مجاز] باده نوشیدن،
تعبیر خواب
اگر جام ها در خانه ا در دیوار نشانده بود، دلیل که به عدد آن جام ها او را کنیزکان و زنان بود. اگر جام سفید یا سبز بیند، دلیل که او را زنان مصلح پارسا باشد. اگر جامهای سرخ بیند، دلیل که او را زنان معاشره مفسده است. اگر جام ها زرد بیند، دلیل که زنان او بیمار و زردگون باشند. اگر جام ها سیاه بیند، دلیل که او را زنان اندوهگین و مصیبت زده باشد. - جابر مغربی
اگر بیند جام پر آب یا گلاب فرا گرفت یا کسی بدو داد و از آن بخورد، دلیل که زن خواهد یا کنیزک خرد و او فرزندی پارسا آید که از او راحت بیند. اگر بیند آب از جام بریخت و جام بماند، دلیل که فرزندش بمیرد و مادرش بماند. اگر بیند جام بشکست و آب بریخت، دلیل برهلاک فرزند است و مادر، هردو. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
لغت نامه دهخدا
محراب جمشید. [م ِ ب ِ ج َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) آفتاب. (ناظم الاطباء). || روی معشوق:
برافکن برقع از محراب جمشید
که حاجتمند برقع نیست خورشید.
نظامی.
|| آتش. || جام جهان نما. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
(مِ جَ) (اِمر.) جام گیتی نما، جام جهان نما. جامی که جمشید چهارمین پادشاه پیشدادی اختراع کرد و در آن اوضاع جهان را مشاهده می کرد، این جام بعدها به کیخسرو و دارا رسید. در عرفان از این جام به دل تعبیر می شود.
نام های ایرانی
پسرانه، پسر طهمورث چهارمین پادشاه پیشدادی، جامشید، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر تهمورث پادشاه پیشدادی و دارای فره ایزدی
واژه پیشنهادی
جم
معادل ابجد
401